شعارهای وبلاگ ما
تنها بودن قدرت میخواهد و این قدرت را کسی به من داد که روزیخـوش اومـدیـن

تنها بودن قدرت میخواهد و این قدرت را کسی به من داد که روزی
میدونی مهم نیست که همه چی تموم شد
مهم اینه که یه سری
کارارو فقط باهم می کردیم
الان که من نیستم …
ولش کن
دوباره من دنبال یه اتاق تاریک و یه تخت دونفره
یه جایی که لو ندنش
یه زندگی مرفع
که در حد هنرمنده
همه روزا پر از خنده شدم مرده تو همدمه
تو
پا میشم صبح از تختت
مزخرفه
بگو این چه وضعه حال ماست
میشینم تو خیالم رو به روتو در ِ گوشم
چیزای خوب بگو تو
ولی فایده نداره
ببین رو به روتو
آره اینجا ته راه ماست
کاش میفهمیدی که از این تیریپا نداریم که بری
… خودتو خبر ندی
نگرانتم من از قدیم
کم باهم قدم زدیم کم بهم قول دادیم بریم جلو و عقب نریم
میگفتی که همش سریم از همه و قشنگترین حال واسه ماست فقط همین
تو شبای شمال کنار آب با لباشس
قدیم زدیم
ولی رفتی و هرچی.توی داستان ماست
لگد زدی
.
.
.
کی از پشت لباستو می بنده؟!
با همه خشک ِ واسه تو میخنده
بگو اون کیه که حالتو میفهمه؟!
هه هه
هی امشب چقدر چشای تو بیرحمه
.
.
.
ببین هیچ تیریپی نی نه من کسی ام نه فکر میکنم خیلی سرم
ازت
آره
من کبریت بی خطرم اصلا
ولی بد نبودم به جون مادرم قسم
فقط می خواستم من همیشه افتخارت باشم
قبل قرارامون کلی استخاره داشتم
که برم؟! نرم؟!.
چجوری.خوشحالش کنم
همیشه یه صحبت نصفه کاره داشتم
هوو
داره می ترکه مخم آخه مگه داری
مگه میشه به تو بگم ازت بدم میاد
تکراری شده
لــَبــَندیات
رو مخم ِ کم حرفیات
نمونده اصلا حرفی بات
تو خواستی این چرندیات راجعبهت از دهن بیاد
گرفتی ازم ایراد
توقعات ازم زیاد
کاری کردی که از هرچی اسفندی ِ بدم بیاد
از هرچی اسفندی ِ بدم بیاد
.
.
.
دیگه تنها میشینم تو تموم مراسم
شبا میخوابه چشای
کبود من آسته
آخرین قرارمم همون یه قراره
نتونسته هیچی منو
از اون فکر درآره
هوای خونه خیلی بد روی اعصابه
زندگی بی تو واسه من
هر رو یه عذابه
اتاقم بوی عطر زنونه نداره
بهتره دلم سر به سر
این زمونه نزاره
.
.
کی از پشت لباستو می بنده؟!
با همه خشک ِ واسه تو میخنده
بگو اون کیه که حالتو میفهمه؟!
هه هه
هی امشب.چقدر چشای تو بیرحمه
کی از پشت لباستو می بنده؟!
با همه خشک ِ واسه تو میخنده
بگو اون کیه که حالتو میفهمه؟!
هه هه
هی امشب چقدر چشای تو بیرحمه
این عجیب است. تو گم شده ای و من حتی عکست را به روزنامه ای نداده ام
مبادا پیدایت کنند تا مرا از نگرانی نجات دهند
نگران نیستم. اما هر روز به گوشی خاموشت، مسیج می زنم
یک بیت شعر ؛ عاشقانه یا احمقانه، مگر فرقی دارد؛ وقتی می دانی دیگر هیچکس به آن تلفن پاسخی نمی دهد
وقتی دنبالت نمی گردم. وقتی دلم شور نمی زند. وقتی برایم مهم نیست که ترا دوباره در کدام زمستان ، خواهم دید
وقتی عکس سه در چهار رنگ پریده ام، در صفحه اول تمام روزنامه ها چاپ شده است
تازه می فهمم این منم که گم شده ام
لطفا مرا پیدا کن
مرا پیدا کن
این خیلی باحال بود گفتم بذارم
بارالهــــــــــــا بدت نیاداااا !!!!!
شما یه روزهایی حوصله داری حماسه میآفرینی برای مثال:
یه سری رو آفریدی توی امریکا , سواحل کالیفرنیای جنوبی در خانوادهای به غایت مرفــــــــــــــــــــه قد 2 متر، چشا آبی؛ پوست برنزه؛ هیکل ردیف... تفریحش سرفینگه ؛ پیانو و گیتار و ویالونم میزنه ؛ 5 تا زبان دنيا رو هم حرف میزنه !!!! کلاً بزرگترین هیجان زندگیش سورپرایز پارتیهایی بوده که براش گرفتن ... و در آرامش مطلق هَپی فور اِور میشه !!!!!
یه روز دیگه حوصله نداشتی همینجور با گِل اضافی, یه قبیله آدم بیچاره ساختی, ریختی تو یه کشوری, وسط خاور میانه... این وضع اینترنتشونه ! اون وضع تفریحشونه... وسط یه جنگ به دنیا اومدن... در حین جنگ داخلی بزرگ شدن... احتمالا دوباره جنگ میشه تو جنگ دومیه هم میمیرن
خیــــــــــــــــــــــــــلی خندیدم سر این :دی
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم
...
هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم
...
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
...
هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره
...
یه وبلاگ جدید زدم...
اینم آدرسش:
www.injadelishekasteast.blogfa.com
سلام به همگی
اومدم که بگم:
کریسمس مبارک :)
سال خوبی رو واستون آرزو میکنم

تعداد بازدید کنندگان بالای 1000 بود که قالب وبلاگم خراب شد
:(
متن آهنگ The One That Got Away از katy perry
Summer after high school when we first met
عشق زیباترین حادثه ای است که در زندگی رخ می دهد.وقتی کسی را دوست دارید علائمی در شما ظاهر می شود که وجود این عشق را تایید میکند.
۱۲ نشانه اصلی که ثابت می کند عشق در قلب شما جوانه زده است
۱- متن ها و اس ام اس های او را دوباره و دوباره می خوانید.
۲- وقتی با او هستید بسیار آهسته قدم می زنید.
۳- هر زمان که پیش او هستید، تظاهر به خجالتی بودن می کنید.
۴- وقتی به او فکر کنید، قلباتان تند تر و تند تر می تپد.
۵- زمانی که به صدایش گوش می دهید، بدون دلیل لبخند می زنید.
۶- وقتی او را تماشا می کنید، دیگر قادر به دیدن اطرافیانتان نیستید و فقط او را می بینید.
۷- شروع به گوش دادن به آهنگهای آرام می کنید.
۸- او همه فکر شما می شود.
۹- بوی او شما را به وجد می آورد.
۱۰- متوجه می شوید که زمان فکر کردن به او، همیشه به خود لبخند می زنید.
۱۱- حاظرید هر کاری برایش انجام دهید.
۱۲- هنگام خواندن این متن همواره فقط یک نفر در ذهن شما بود.
حالا راستشو بگو عاشقی ؟
باور کنید...
اشک ها را ریخته ام
غصه ها را خورده ام
نبودن ها را شمرده ام
این روزها که میگذرد
خالی ام
خالی ام از خشم ، دلتنگی ، نفرت...; و حتی از عشق...!
خالی ام از احساس
من بودم ، تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد
کاش بودی و می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد
***
فقط رفت بدون کلامی که بوی اشک دهد
فقط رفت بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد
فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت:
"راحت شدم ..."
***
شبیه آن مسجد بین راهی تنهایم
هرکسی هم که می آید، می شکند
هم نمازش را
هم دلم را
و می رود
***
آنقــدر مــــرا سرد کـــرد
از خــــودش
از عشـــق
کــه حـــالا بــه جـــای دلبستن
یــــخ بستــه ام!
آهــــای
روی احســاســم پــا نگذاریــد
لیـــز می خوریــد
***
هی فلانی
دیگرهوای برگرداندنت راندارم
هرجاکه دلت می خواهدبرو!
فقط وقتی دوباره هوای من به سرت زد
آنقدرآسمان دلت بگیردکه باهزارشب گریه چشمانت بازهم
"آرام نگیری"
شما یادتون نمیاد
.
.
.
یکسال پیش
.
.
.
بیست و پنج مرداد
این وبلاگ بدنیا اومد
!
حالا این وبلاگ رو همه میشناسن
همه ی افرادی که من میخواستم بشناسنش
!
ولی من هنوز
.
.
.
تنهام
...
....
.....
این یه سال کلی آدم اومدن تو قلبمو زود جیم شدن به قلبای غریبه ها
خوشبخت باشن
من نفرین بلد نیستم
بلدم...ولی بی اثره
پس فقط واسه همه آرزوی خوشبختی می کنم
راستی دارم یه وبلاگ دیگه هم میسازم
لطفا تو نظراتون اسم پیشنهاد بدین :)
خوش بحالت فاحشه
از همان اول ميداني از تو چه ميخواهند
خوش بحالت که کسي تو را با حرف هاي عاشقانه خام نميکند
خوش بحالت که از همان اول ميداني ادم هاي کنارت موقتي هستند
و با طلوع خورشيدي ترکت ميکنند
خوش بحالت که هيچ وقت انتظارشان را نميکشي
و ميداني شايد براي شب ديگرشان فاحشه ي ديگري را در اغوش داشته باشند
من فاحشه نبودم
هيچ کدام از اين ها را هم نميدانستم
شايد براي همين است
که حالا معشوق من هم
در اغوش تو ميخوابد

نه کسی منتظر است
نه کسی چشم به راه
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه

ﭘﺸﺖ ﺻﺤﺮﺍﺷﻬﺮﯾﺴﺖ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺭﺁﻧﺠﺎﺩﺍﺭﻡ
ﻫﺮﮐﺠﺎﻫﺴﺖ
ﺑﻪ ﻫﺮﻓﮑﺮ
ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎﻝ
ﻭﺑﻪ ﻫﺮﮐﺎﺭ
ﻋﺰﯾﺰﺍﺳﺖ
ﺧﺪﺍﯾﺎﺗﻮﻧﮕﻬﺪﺍﺭﺵ ﺑﺎش

دلتنگ كه باشى آدم ديگرى مى شوى

















نمیدانم چه کسی را میپرستی
به چه چیز اعتقاد داری
و چه کسی را قبله گاه خودت میدانی
قسم میخوردی وفادار باشی
پس چرا اینک بی وفا شده ای؟
انگار که جان مرا قسم خوردی که اینک بی جانم.
انگار مرا دوست نداشتی که اینک تنهایم
قسم خوردی با من تا آخرش بمانی
آخرش چه زود آمد !
که اینگونه زندگی مرا
تباه کردی
با اینکه میدانستم روزی میروی
و مرا تنها میگذاری
با اینکه میدانستم بازیچه ای بیش نیستم
عاشق شدم
و عاشق ماندم
و عاشقانه به پای تو نشستم
دل به دریا و زدم
و قلبم را به عنوان بازیچه در اختیار تو گذاشتم
روزها با آن بازی کردی
و آنگاه که خسته شدی
مرا دور انداختی
چه کسی دیگر یک قلب شکسته را از من میپذیرد؟
قسم خوردی وفادار باشی
معنای وفا این بود که مرا تنها بگذاری؟
معنای وفا این بود که قلبم را بشکنی؟
میدانم که به جان من قسم خوردی ، جانی که برای تو هیچ ارزشی نداشت
ساده بودم که حرفهای پوچ تو را باور کردم ، ساده بودم که فکر میکردم تو با من
یکرنگی
اما آنگاه که با تو بودم همه رنگها را در وجودت دیدم
وفادار نبودی ای بی وفا
قسم خوردی به جان این بی گناه
مرا شکستی و در دره تنهایی رها کردی
هر چه بود گذشت
اما از این گذشته ی تلخ
تنها یک قلب شکسته به جا ماند
که دیگر هیچ خریداری ندارد
حتی به عنوان یک بازیچه

میبوسمت میگی خداحافظ
این قصه از اینجا شروع میشه
من بغض کردم تو چشمات خیسه
دست دوتامون داره رو میشه
تو سمت رویای خودت میری
میری و من چشمامو میبندم
ما خواستیم از هم جدا باشیم
پس من چرا با گریه میخندم
میبینمت میری ولی میری نمیبینی
میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری
میبینمت میری ولی میری نمیبینی
میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری
چقدر تنهایی بده گو حال تو هم اینه
اگه این عشق کشته شه پای تو هم گیره
قول داده بودم به مرور زمان خوب شم
یه کم انصاف داشته باش نذار خورد شم
ببین شاید الان بگی تقصیر ما نیست
این داستان عشقه تو تقویم تاریخ
ولی مگه میشه این همه خاطره رو گور کرد
و بعد نشست فقط فاتحشو خوند نه
نمیدونم توی کتم نمیره
مگه میشه عشق یک شبه عقب بشینه
بدون خالیه جات تا که تو پرش کنی
واسه آدمی که یک عمر تو بتش بودی
من که هر کاری کردم که نری یه وقت نه
نمیدونم چرا یهو زدی به هم من
عاشقتم اینو انکار نکن
مثل فیلمی که هیچ وقت اکران نشد
تو فکر میکردی بدون من
دلشوره از دنیای ما میره
اینجا یکی همدرد من میشه
اونجا یکی دستاتو میگیره
گفتی که میتونی بری اما
بغض تو دستاتو برام رو کرد
ما هر دو از رفتن پشیمونیم
جون دوتامون زود تر برگرد
جون دوتامــــون …
میبینمت میری ولی میری نمیبینی
میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری
میبینمت میری ولی میری نمیبینی
میبوسمت از من ولی دستاتو میگیری
خیلی سخته خیلی سخته از عشق یه نفر بسوزی اما نتونی بهش بگی
خیلی سخته یه مدت با یکی باشی به خیال اینکه دوست داره اما بعد بفهمی
اینا همش ساخته ذهن خودت بوده و اصلا از اول عشقی وجود نداشته
اون موقع است که می شکنی
نمی دونی چی کار کنی
از یه طرف دلت پیش اونه
از یه طرف می دونی که دوست نداره
مجبوری به اون فکر نکنی
ساده لباس بپوش
ساده راه برو
اما
دربرخورد با دیگران ساده نباش
چون سادگیت را نشانه می گیرند
برای در هم شکستن غرورت

وقتی که میگی دیگه برای همیشه فراموشش کردی و
دیگه هیچ احتیاجی بهش نداری
و تموم فحشهای دنیا رو نصیبش می کنی
درست زمانیه که بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده

سرد بودنم را بگذار به حساب گرم بودنت با دیگران

سخت ترین کار دنیا بی محلی کردن به کسیه که با تمام وجود دوسش داری

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
نمی خواهم کسی شال گردن اضافیش را دور گردن احساساتم بیندازد

دخترک رفت ولی زیر لب این را گفت:
او یقینا پی معشوق خودش می آید
...
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
مطمئنا که پشیمان شده برمی گردد
...
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر می کنی و برخلاف میلت میگی دیگه دوستت ندارم،این جمله رو بشنوی: غلط کردی!چه بخوای چه نخوای مال منی

وای من عاشق این یکیم:
پارسال با او زیر باران قدم می زدم
امسال قدم زدن او را با کس دیگر زیر اشک های خودم دیدم
شاید باران پارسال اشک های کس دیگر بود

ای کاش زیر نویس داشت...........نگاهت

چقدر سخته که به تاول پاها بگی
تمام راه ها رو اشتباه رفته بود
تنهایی یعنی ذهنم پر از تو و خالی از دیگران...اماکنارم خالی از تو...و پر از دیگران
تنهایی یعنی اگه هزار بار هم از اوّل تا آخر لیست شماره های موبایلت رو نگاه کنی نتونی یک نفر رو پیدا کنی تا باهاش درد دل کنی
تنهایی یعنی زل بزنی به آی دی روشن طرف و هی بگی لعنتی پی ام بده...بعد یارو آف می شه
تنهایی یعنی اینکه تو بزرگسالی دلت بغل بخواد.حتی بیشتر از وقتی که بچه بودی
تنهایی یعنی هر روز توی چشمای خودت جای خالی انعکاس چهره ی کسی که دوست داری رو ببینی
تنهایی یعنی اینکه شبا گوشیت رو رو سایلنت نذاری تنهایی یعنی شبا با هندزفری تو جات آهنگ گوش کنی تا گوشات و بالشتت خیس بشه
تنهایی یعنی تو این هوای دو نفره دلت بخواد با یکی بری قدم بزنی اما هر چی فکر می کنی کسی رو پیدا نکنی
تنهایی یعنی شارژ گوشیت تو 24 ساعت یه خطش هم کم نشه
تنهایی یعنی اینکه صمیمی ترین دوستت وقتی عاشق شد دیگه جواب اس ام استم نده
تنهایی یعنی وقتی با دوستات توو یه جمعی هستی و اونا میخندن تو تو فکر فرو بری و به اونی که پیشت نیست فکر کنی
تنهایی یعنی : من ، تو ; ما یادت هست ؟ تمام شدحالا : تو ، او ; شما من هم به سلامت
تنهایی یعنی این که کسی رو نداشته باشی که منتظرت باشه کسی که به خاطرش بخوای پیشرفت کنی
تنهایی یعنی این،یعنی تو چش باشی و هیچوقت دیده نشی
تنهایی یعنی لحظه ای که حتی خدا هم فراموش میشه
لحظه ای که فکر میکنیم اون داره میخنده و ما گریه...و خدا هم فقط نگاه میکنه...چقدر سخت هست تنهایی ای که خدا توش نیست
تنهایی یعنی هزاران سه نقطه ای که در حضورت میگذارم و هیچ کدامش را نمیفهمی
تنهایی یعنی یه آدم با یه عالمه سوال بی جواب. یعنی یه دنیا حرف. یعنی چشم انتظاری. یعنی گریه کنی و تو آینه بگی چرا؟؟؟؟؟
من عاشق این پستم













امیدوارم ولنتاین بهتون خوش بگذره
